ضمن اینکه ما نیش و کنایه ها ، قهر ها و لجاجت های خود را در برابر این فرد "عصبانی " ، نه ناشی از خشم بلکه کاملا موجه می دانیم و معتقدیم که او " باید " تغییر کند .
خوب این کاملا جزو حق و حقوق شماست که دیگران با شما پرخاشگرانه رفتار نکنند و رفتار محترمانه ای با شما داشته باشند . اما قصد ما در این مقاله ، بالا بردن آگاهی شما در مورد "خشم" است و اینکه شخص شما چطور خشم خود را نشان می دهید؟
در واقع خشم نمود های مختلفی دارد و طیف وسیعی از رفتارهای پرخاشگرانه تا رفتارهای منفعلانه را در بر می گیرد. هر کدام از این نمودها البته، شیوه های ناکارامد ابراز خشم هستند که در جهت حل مشکل به کار نمی آیند و صرفا مشکلی بر مشکلات قبلی اضافه می کنند.
برای آگاهی از اینکه به چه شکلی خشم خود را نشان می دهید پرسشنامه زیر را پاسخ دهید ، سپس پاسخ هایتان را با نمودهای خشم که متعاقب آن می آید ،مقایسه کنید .
در این پرسشنامه، ده موقعیت دشوار زیر را در نظر بگیرید. هرکدام را که بخوانید، فکرکنید اگر همین حالا یا به تازگی (در عرض سی روز گذشته) موقعیت مشابهی برایتان اتفاق افتاده بود، چه واکنشی از خود نشان میدادید. از آنجا که بسته به نوع احساستان در هر زمان خاص ممکن است خشمتان را به شیوههای مختلفی نسان دهید، تا حد امکان دور هر تعداد مواردی را که در مورد شما صدق میکند دایره بکشید. برای موقعیت شرح داده شده، دور یک یا چند واکنشی را که احتمالا در همان شرایط یا شرایطی مشابه از شما سر خواهد زد، دایره بکشید. اگر هیچ یک از موارد اختصاصی زیر در مورد شما صادق نبود، گزینه «غیره» را انتخاب کنید.
1- همسر یا شریک زندگیتان دقیقاً همان کاری را که بارها گفتهاید خوشتان نمیآید را انجام میدهد.
واکنشهای شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
♦ خود را از او کنار میکشید. فقط میخواخید تنها باشید و در این باره بحث نکنید. {C}
♦ به این فکر میافتید که چیزی بگویید که باعث شود همسر یا شریک زندگیتان شرمنده یا ناراحت شود. {B}
♦ شدت عمل به خرج میدهید تا حرفتان را به کرسی بنشانید. برای شما مهم این است که خواه ناخواه درگوش همسر یا شریک زندگیتان فرو برود که شما از این رفتار او به شدت برآشتفتهاید. {E}
♦ به قدری عصبی و خشمگین میشوید که ممکن است حرکاتی از این قبیل از شما سر بزند: مثلا صدایتان را بلند کنید، در را به هم بکوبید یا هنگام رانندگی پا را بیشتر روی پدال گاز فشار بدهید. {D}
♦ با خود میاندیشید: «نوبت من هم میرسد. بگذار یک چیزی از من بخواهد، میدانم چطوری تلافی کنم. {A}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
2- صبح به اتفاق دوستانتان راهی محل کارتان هستید که رانندهای ناگهان جلوی شما میپیجد و مجبورتان میکند که ترمز کنید.
واکنشهای شما ممکن است شامل این موارد باشد:
♦ به قدری احساس تنیدگی و خشم میکنید که خلاص شدن از شر این احساس در آغاز روز کاری برایتان دشوار است. {D}
♦ سعی میکنید شانه به شانه آن راننده برانید تا هرچه از دهنتان درآمد، نثارش کنید یا برایش قیافه بگیرید. {E}
♦ سعی میکنید از آن راننده جلو بزنید و با کاستن از سرعت خود حالش را بگیرید تا حقش را کف دستش گذاشته باشید. {A}
♦ سعی میکنید در ذهنتان طرز رانندگی مزخرف آن راننده را به باد اننتقاد بگیرید و بد و بیراه نثارش کنید. {B}
♦ چنان برآشفته میشوید که لام تا کام با دیگر سرنشینان اتومبیل خود حرف نمیزنید و خشم خود را در درون نگه میدارید. {C}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
3- یک دوست صمیمی نیم ساعت است شما را در یک رستوران منتظر نگه داشته است. بعد هم که سر و کلهاش پیدا میشود، بدون هیچ معذرت خواهی طوری رفتار میکند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
واکنشهای شما ممکن است شامل این موارد باشید:
♦ بیدرنگ او را متهم میکنید که بیملاحظه رفتار کرده است و صدایتان را بلند میکنید تا به او بفهمانید چقدر از رفتار گستاخانهاش آزردهاید. {E}
♦ به قدری احساس آشفتگی میکنید که غذا را به سرعت میجوید و با گارسون به کج خلقی رفتار میکنید و سرمیز غذا احساس تنیدگی و ترشرویی میکنید. این احساس به این راحتیها از شما دست بردار نیست. {D}
♦ زیاد به حرفهایش محل نمیگذارید، با او حرف نمیزنید و مجبورش میکنید که رشته کلام بیشتر دست خود او باشد. شما نمیتوانید وانمود کندی که مشکلی پیش نیامده است زیرا به هیچ وجه این طور نیست. {A}
♦ اعلام میکنید که دیگر وقت ندارید و او را ترک میکنید. به این امید که شاید به گستاخی خود پی ببرد. {C}
♦ به طعنه مثلاً به او میگویید: «واقعاً خوشحالم که برای دوستیمان به قدری ارزش قائلی که آن را بر هر چیزی مقدم میشماری.» {B}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
4- در یک فروشگاه مواد غذایی و در صفی طولانی به انتظار ایستادهاید. صندوقدار با یکی از همکارانش در حال گپ زدن است و به وظیفهاش توجهی ندارد.
واکنشهای شما ممکن است شامل این موارد باشید:
♦ زیر لب خطاب به مشتری بغل دستی خود چیزی مثل این جمله را زمزمه میکنید: «واقعاً که عجب آدم بیملاحظهای است» یا «این فروشگاه هرگز نباید چنین آدمی استخدام میکرد». {D}
♦ بالاخره کفرتان بالا میاید و همه آن چیزهایی را که میخواستید بخرید همانجا در فروشگاه میگذارید و بیرون میروید یا تصمیم میگیرید که هرگز پایتان را به آن فروشگاه نگذارید. {C}
♦ وقتی سرانجام به باجه رسیدید، به طعنه و بالحنی به ظاهر تشویق آمیز به او بگویید: «آفرین! آینده درخشانی در این فروشگاه در انتظار شماست.» {B}
♦ تصمیم میگیرید با جملهای مثل «اگر نمیتوانی به خوبی از عهده کارت بربیایی برای رفاه حال مشتریها هم که شده بهتر است استعفاد بدهی» به صندوقدار بفهمانید که چقدر از دستش عصبانی هستید و رئیس فروشگاه چقدر بیکفایت و بیملاحظه بوده است که آدمی مثل او را برای این کار استخدام کرده است. {E}
♦ آهسته جنسهای خود را طوری روی پیشخوان میچینید که کدهای کامپیوتری آنها رو به صندوقدار نباشد تا او برای اسکن کردن آنها به زحمت بیفتد. {A}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
5- از دست همسر / نامزدتان که بدون نظرخواهی از شما با دوستانتان قرار بیرون رفتن گذاشته است،عصبانی هستید. در حالی که او در رستوران مشغول تعریف کردن ماجرایی برای سایر دوستان است،ممکن است این طور واکنش نشان دهید:
♦ به محض آنکه سر صحبت را باز میکند، شما به بهانهای (مثلاً رفتن به دستشویی) از سر میز بلند میشوید و اصلاً دلتان نمیخواهد آنجا بنشینید و شنونده باشید. {C}
♦ با اظهار نظر طعنه آمیزی مثل «چه داستان جالبی! عزیز باز داری قصه هزار و یک شب تعریف میکنی؟» به نحوی خیطش میکنید. {B}
♦ در حالی که سعی میکنید چشمتان به چشم همسر / نامزدتان نیفتد هیچ واکنشی نسبت به داستانی که تعریف میکند نشان نمیدهید و به سرعت موضوع صحبت را عوض میکنید. {A}
♦ با زیر سوال بردن یا انتقاد کردن از حقایق ماجرایی که تعریف میکند، حرفهایش را سبک جلوه میدهید. شما عصبانی هستید و لازم است که او این را بداند. {E}
♦ احساس میکنید داستان او حوصله شما را سر میبرد و با سوال کردن از یکی از افراد دورمیز، حرفش را قطع میکنید. {D}
غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
6- احساس آزردگی خاطر و خشم میکنید زیرا همسرتان ظاهراً به شما توجهی ندارد و به اندازه کافی به شما محبت نمیکند و علاقهاای هم ندارد در این باره حرف بزند. ممکن است این طور نشان دهید:
♦ تصمیم میگیرید دفعه بعد که از شما چیزی خواست خودتان را به آن راه بزنید تا به او نشان دهید که یک من ماست چقدر کره میدهد. {A}
♦ با خودداری از حرف زدن با او و زود رفتن به رختخواب تلافی میکنید. {C}
♦ با لحنی آزرده به او کنایه میزنید. مثلاً به او میگویید: «عاشق دل خستهای مثل تو را باید حلوا حلوا کرد. نمیدانم اگر تو نبودی باید چهکار میکردم!». {B}
♦ با عصبانیت سرش داد میزنید که دیگر تحمل آدم نچسبی مثل او را که مثل ... رفتار میکند ندارید و خشم خود را بیرون میریزید. {E}
♦ از اینکه توی ذوقتان زده است به قدری آشفته و دلخورید که احساس میکنید از دست دیگران (مثلاً: فرزندان، دوستان، همکاران) نیز کلافه میشوید. {D}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
7- همین چند لحظه پیش به شما خبر رسیده است که سرپرست واحدتان به جای شما به کارمند دیگری مزایا یا ت رفیع داده و از این بابت حرفی به شما نزده است.
واکنش شما نسبت به این قضیه ممکن است شامل این موارد باشد:
♦ یکراست به سراغ سرپرستتان میروید و حقش را کف دستش میگذارید. حاضر نیستید زیر بار چنین برخورد غیر منصفانهای بروید و او باید این را بداند. {E}
♦ به سرتان میزند که هرچه زودتر دست از کار بکشید و آنجا را ترک کنید. آنها که قدر شما را نمیدانند پس چرا باید وقتتان را آنجا تلف کیند؟. {C}
♦ تصمیم میگیرید از این به بعد بگویید به قدری سرتان شلوغ است که نمیتوانید برای کمک به سرپرستتان تا دیروقت سرکار باستید یا اضافه کار بگیرید. {A}
♦ دفعه بعد که سرپرست واحد را میبینید به او کنایه میزنید که «واقعاً برخورد منصفانه شما با کارکنانتان قابل تقدیر است. چقدر خوب است که آدم برای شما کار کند.». {B}
♦ متوجه میشوید که عضلاتتان دچار کشیدگی بیشتری شده است، از درون به شما فشار میآید و تحملتان نسبت به افراد یا اتفاقات پیرامونتان (مثلاً کندی حرکت آسانسور یا اشغال بودن خط تلفن و غیره) کم شده است. {D}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
8- شما آماده شرکت در مراسم مهمی هستید و همسرتان بیست دقیقه دیر کرده است و این در حالی است که قبلاً اهمیت آن مراسم را به ویژه به او گوشزد کردهاید.
واکنشهای شما ممکن است شامل این موارد باشد:
♦ خود را در حال تنیدگی فزاینده،قدم زدن و غر زدن مییابید و زیر لب میگویید که «فکرشا را نمیکردم دیر شود، با این همه معطلی، آدم چطور میتواند آرام بگیرد؟» {D}
♦ وقتی بالاخره آماده رفتن شد، با جملهای شبیه به این به او سرکوفت میزنید: «واقعاً که عجب رویی داری» یا «واقعاً که آدم مزخرف یا بیمسئولیتی هستی.» {E}
♦ به او طعنه میزنید که «عجب ملاحظه مرا کردی که گفتم چقدر برایم مهم است سر موقع برسیم. الحق که در انضباط و وقت شناسی دست همه را از پشت بستهای!» {B}
♦ هنگام حرکت به طرف اتومبیل، لام تا کام با او حرف نمیزنید و در تمام طول روز به او محل نمیگذارید. {C}
♦ حتی اگر کار خوب یا فوق العادهای هم برای شخص شما انجام دهد، محال است که لب به تحسین او باز کنید. اصلاً چرا با ید چنین کاری بکنید؟ {A}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
9- پس از تلاش بسیار روی پروژهای عام المنفعه، رئیس کمیته در ضیافتی افتخاری از همه به جز شما تشکر و قدردانی میکند. شما از این بیاعتنایی، احساس خشم میکنید و واکنشهایتان ممکن است شامل این موارد باشد:
♦ در همان شب اگر سعی کرد سر صحبت را با شما باز کند، روی خوش نشان نمیدهید یا خیلی سرسنگین با او برخورد میکنید. {C}
♦ وقتی رئیس اقرار میکند که اشتباهاً شما را از قلم انداخته است، به روی خودتان نمیآورید یا موضوع صحبت را عوض میکنید. اجازه نمیدهید به این آسانیها قسر در برود. {A}
♦ اعضای کمیته را دور خود جمع میکنید و داستان شرم آوری درباره رئیس کمیته برایشان تعریف میکنید تا به نحوی از ریشخندکردن او دلتان خنک شود. {B}
♦ از اینکه نسبت به احساسات شما بیاعتنا بوده است، او را سرزنش میکنید و متوجه میشوید که از لحن شدیدتان جا میخورد. این کار با آن دسته گلی که برایتان به آب داده، احساس خوبی در شما ایجاد میکند. {E}
♦ به قدری عصبانی هستید که در راه منزل متوجه میشوید که تخته گاز میروید و به احتمال زیاد به هر رانندهای که سر راهتان ♦ سبز میشود، میپرید. احساس تنیدگی میکنید و ملاحظه میکنید که تا آخر شب با کوجکترین چیزی از کوره در میروید. {D}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
10- همسایهتان با وجود تذکرهای مکرر، هنوز چیزی را که به او قرض دادهاید به شما باز نگردانده است و هر روز شاهد هستید که آن وسیله را در حیاط منزل مورد استفاده قرار میدهد. ممکن است آزردگی خود را به این شیوهها بروز دهید:
♦ هنگامی که میخواهید با شما گپ دوستانهای بزند، به او محل نمیگذارید. آخر چطور میتوانید با آدمی به این بیملاحظگی همصحبت شوید؟ {C}
♦ تصمیم میگیرید وانت خود را جلوی درب گاراژ آن همسایه پارک کنید در حالیکه یقین دارید که این کار اعصابش را خرد خواهد کرد. {A}
♦ تصمیم میگیرید که کار در باغچه را به بعد موکول کنید و فعلاً به منزل بروید زیرا تماشا کردن همسایه به جز ایجاد تنش در شما نتیجهای نخواهد داشت ـ تنشی که به این سادگیها دستبردار نخواهد بود. {D}
♦ به زور وسیلهی خود را پس میگیرید و برایش خط و نشان میکشید که از این به بعد چیزی از شما قرض نگیرد و نزدیکتان نیاید. کسی که نزاکت سرش نمیشود، همان بهتر که گورش را گم کند. {E}
♦ غیره، بعید است واکنش من یکی از موارد فوق باشد.
برای به دست آوردن امتیاز خود ، تعداد موارد A, B, C , D و E را که دورشان خط کشیده اید ، با هم جمع بزنید و جمع هر کدام را در کنار آنها بنویسید . انواع نمودهای ناکارامد خشم به نقل از کتاب بسیار مفید "غلبه بر خشم ، دکتر رابرت نی ، ترجمه مرجان فرجی" عبارتند از :
Aپرخاشگری منفعل: به هنگالم خشم مایلید که با شانه خالی کردن از کار محوله ، دیر کردن یا کتمان کردن ، خود را از دیگران کنار بکشید و وقتی دیگران سرخوردگی خود را به زبان آوردند یا رفتار شما را زیر سوال بردند ، خشمتان را کوچک جلوه دهید یا انکار کنید.
Bطعنه زنی: برای ابراز خشم خود به طور غیر مستقیم ، از گوشه و کنایه و حرف های نیش دار یا تحقیر های استهزا آمیز استفاده می کنید. حالت چهره یا لحن صدای شما ممکن است مبین انزجار یا انتفادی باشد که آن را در ظاهر انکار می کنید. هنگامی که دیگران اظهار نظرها یا اعمال شما را آزار دهنده می یابند یا زبان به شکایت می گشایند، ممکن است آنها را متهم کنید که بیش از اندازه حساس هستند یا بازخورد آنها را کوچک جلوه دهید.
Cخشم سرد: هنگامی که عصبانی هستید از حل و فصل مشکل طفره می روید و هر بار ساعت ها یا روزها خود را از دیگران کنار می کشید ، بدون اینکه با کسی تماس داشته باشید ، از اینکه دیگران را وا می دارید نازتان را بکشند ، در دل قند آب می کنید.
Dخصومت: خوب با تنش کنار نمی آیید. غالبا وقتی افراد یا موقعیت ها با انتظارات شما جور در نمی آیند ، شدیدا احساس تنیدگی و فشار می کنید و آن را به شکل بلند کردن صدا ، شدید کردن لحن ، انزجار یا اعتراض بروز می دهید . ممکن است از زور حرص آه بکشید. چشم غره بروید یا در مجموع حرف های زننده ای به زبان بیاورید که غالبا برای دیگران تهدید آمیز یا آزاردهنده است. بیزارید از اینکه آدم های ابله را تحمل کنید و حقشان را کف دستشان نگذارید.
Eپرخاشگری: نحوه رفتار شما به گونه ای است که ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه طرف مقابل را از لحاظ عاطفی یا جسمانی تهدید کند یا بیازارد. فریاد زدن ، فحاشی یا تحقیر ممکن است همسر ، دوست یا همکار شمار ا تهدید کند یا بترساند. این حالت وخیم ترین نمود خشم است و غالبا به مداخله حرفه ای نیاز دارد، به خصوص وقتی که سطوح آزار کلامی یا جسمانی در حدی باشد که به دیگران صدمه می زند.
لاله دستوری
روانشناس بالینی