-->

تفاوت دارایی و بدهی

28 خرداد 1398

آیا شما دارایی می خرید یا بدهی می خرید؟

آیا ماشین دارایی است؟

یا خانه‌ای که در آن سکونت داریم دارایی است؟

آیا خانه ای که اجاره داده شود، دارایی محسوب می شود؟

پول بیشتر برای خیلی‌ها به معنی بدهی بیشتر است؛‌ این خیلی‌ها در مورد پول مطالعه‌ای ندارند و نمی‌دانند چگونه باید عمل کنند. آن‌ها فقط تلاش می‌کنند که پول دربیاورند، ولی تلاشی برای کنترل پول نمی‌کنند. دلیل اصلی که مردم در تنگنای مالی قرار دارند، این است که فرق دارایی و بدهی را نمی‌دانند. آن‌ها برای این‌که ادای پول‌دارها را دربیاورند، – یا نشان بدهند که فقیر نیستند- ماشین خوب، گوشی خوب، لباس‌های مارک‌دار و… می‌خرند، بی‌آن‌که توجه کنند پول‌دار‌ها قبل از پول‌دار شدن کجا بودند؟

زمانی که در فکر خرید یک موتور تریل بودم، به پدرم می‌گفتم موتور خطرناک نیست، چرا که ‌این همه جوان روزانه موتورسواری می‌کنند و این طرف و آن طرف می‌روند. پدرم گفت: آخر آن موقع که روی تخت بیمارستان خوابیده‌اند، تو نمی‌بینی‌شان!

دقیقاً حکایت پول‌دارهاست؛ آن‌ها قبل از این‌که پول‌دار بشوند، زیر ذره‌بین نبوده‌اند و کسی نمی‌شناخت‌شان و اگر می‌خواستند از همان روز اول ماشین و گوشی خوب تهیه کنند، به این موقعیت کنونی نمی‌رسیدند. ماشین و گوشی بدهی است و پولی که برای آن‌ها می‌دهید، از بین می‌رود. پول‌دار‌ها از سود دارایی‌های‌شان بدهی می‌خرند. آن‌ها صبر کردند، بدهی نخریدند و به‌جایش دارایی گرفتند. گوشی اپل پشت ویترین برای آن‌ها هم چشمک می‌زد، ولی دست روی دل‌شان گذاشتند و به‌جایش پول‌شان را صرف خرید دستگاه پول‌سازی کردند. آن موقع از خروجی این دستگاه پول‌سازی به خرید گوشی و ماشین‌های گران‌قیمت پرداختند. حالا هم ماشین و گوشی خوب دارند و هم دستگاه پول‌سازی را.

افسوس می‌خورم که همین دانش ساده را مردم نمی‌دانند و یا اگر دانستند، بدان عمل نمی‌کنند. شاید همین سادگی موجب می‌شود که باورش نکنند؛ برای همین است که می‌گویم به بچه‌ها یاد بدهید، چون تغییر عادت و باور کار مشکلی است، یعنی برای آموزش به بزرگ‌تر‌ها اول باید کار مشکل پاک کردن اطلاعات غلط را انجام بدهی و بعد آموزش هوش مالی و تفاوت دارایی و بدهی را.

در وسط این شهر شلوغ، یک باغچه دارم که محل دنجی برای مطالعات من شده، هر روز به این‌جا می‌روم، می‌نویسم، می‌خوانم، بررسی می‌کنم، بخشی از این کتاب را هم مدیون آرامش و تنهایی همان‌جا هستم. در همسایگی‌اش خانه‌ای بسیار کوچک و محقّر وجود دارد، پسربچه‌ای ۱۶ یا ۱۷ ساله در این خانه زندگی می‌کند که من اوایل خیلی دوست داشتم کمکش کنم. روزی مبلغی را از من گرفت بابت اینکه با آن ظروف بخرد و سپس بفروشد. بعد از یک هفته که احوال ظروف و کسب و کارش را پرسیدم، متوجه شدم که اصلاً ظرفی خریداری نشده و پول را خرج چیز دیگری کرده. این موجب ناراحتی من شد که چرا خودش را فقیر می‌کند. بیل گیتس می‌گوید: «اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، اشتباه شما نیست؛ ولی اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شماست» و همین نوجوان چند روز پیش از من در مورد گوشی اپل می‌پرسید و قصد داشت هر جور که شده یکی را بخرد! ‌این یعنی فاجعه، یعنی فقر.

دارایی چیزی است که پولی به جیب‌تان اضافه می‌کند و بدهی چیزی است که پول از جیب‌تان کم می‌کند. اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، باید فقط دارایی بخرید. در واقع بیشتر از این‌که بدانید چگونه پول درآورید، یاد بگیرید چگونه آن را خرج کنید. نحوه‌ی خرج کردن تک‌تک همین هزار تومانی‌های سبز تعیین می‌کند که شما در حال پول‌دار شدن هستید، یا به سمت فقر پیش می‌روید. پول‌دار‌ها به ستون دارایی‌شان نگاه می‌کنند، در حالی‌که ما بقی مردم به ستون دخل و خرج‌شان خیره شده‌اند. مردم همیشه در فکر این هستند که چگونه پول بیشتری به دست آورند؛ از طریق افزایش حقوق، بالا رفتن مدرک و ارزش حقوقی، دست ‌و پا کردن یک شغل نان و آب‌دار دیگر و … تا بتوانند از پس دخل و خرجشان بر آیند، ‌اما حتی اگر ۵۰۰ میلیون تومان یک‌جا به این‌ها هدیه کنیم، همه را بر باد خواهند داد؛ چون هوش مالی ندارند و به‌جای دارایی، کل ۵۰۰ میلیون را بدهی می‌خرند. اول یک ماشین ۲۰۰ میلیونی می‌خرد، بعد اگر عاقل باشد ۳۰۰ میلیون بقیه را خانه می‌خرد و اگر نه، در سفرها و خوش‌گذرانی‌ها هدرش می‌دهد.

اما دارایی چیست؟ بهترین حالت دارایی، کسب‌وکاری است که شما را درگیر نکند، یعنی حتی درگیر مدیریت آن ‌هم نشوید. در واقع به آن می‌گویند تجارت و آن چیزی که شما درگیرش هستید را می‌گویند شغل. چندی از دارایی‌ها را در ذیل آورده‌ام:


• خرید و فروش ملک (با شناخت کامل از این حرفه)
• سهام و اوراق بهادار
• سرمایه‌گذاری در یک شرکت یا کسب‌وکار
• سکه طلا

اگر در سال ۱۳۷۰ که قیمت سکه ۱۲،۴۵۰ تومان بود، یک میلیون تومان پول را در بانک می‌گذاشتید، بعد از ۲۵ سال ۳۲ میلیون تومان پول داشتید، اگر با آن سکه می‌خریدید، ۲۵ سال بعد حدود ۹۰ میلیون تومان پول داشتید؛ یعنی حدوداً سه برابر پول حاصل از سود بانکی و اگر با آن زمین می‌خریدید، بعد از ۲۵ سال حدود ۲۷۰ میلیون تومان یعنی سه برابر سکه نصیب‌تان می‌شد(این قیمت برای سال 95 محاسبه شده است و اگر قیمت را برای سال 98 محاسبه کنیم بیش از 350 میلیون خواهد بود). این‌گونه خیال نکنید که سه برابر سه برابر فقط تئوری است؛ ‌این یک مثال محاسبه ‌شده‌ی واقعی بود که برای‌تان زدم.

این را از الآن و برای همیشه بدانید که مقدار سود بانکی اگر کمتر از تورم نباشد، بیشتر هم نیست؛ به این معنی که بانک‌ها بر اساس تورم به شما سود می‌دهند. یعنی اگر تورم امسال ۱۵% باشد، سود بانکی را بین ۱۲ تا ۱۵ درصد تعیین می‌کنند. برای همین مثلاً در کشور سویس که تورم نزدیک به صفر است، نه ‌تنها سود بانکی به سپرد‌ه‌ی شما نمی‌دهند، که حتی گاهی وقت‌ها مبلغی را بابت نگه‌داری پول از شما درخواست می‌کنند. بنابراین پولی که در بانک می‌گذارید، در بهترین حالت فقط ارزش آن حفظ می‌شود (البته اگر سود سپرده را هم روی آن بریزید)

منبع: کتاب فرمول ثروت، محمد جبارپور

 

ارتباط با ما

  • آدرس : تهران-محله جیحون-خیابان شهید حمید بهنود-کوچه شهید محسن شیربانی-پلاک 25-طبقه 3
  • کدپستی: 1344984684
  • ایمیل : selfhelpir@gmail.com
  • تلفن همراه : 09124306822
  • تلفن ثابت : 02166661876
logo-samandehi